#یا_ساقی_عطشان_کربلا
نوشته شده توسط محب اهل البیت در 14 آذر 1399 in اخلاقی
مشک برداشت که سیراب کند دریا را
رفت تا تشنگیاش آب کـند دریا را
آب روشن شد و عکـس قمر افتاد در آب
ماه میخواست که مهتاب کند دریا را
تشنه میخواست ببیند لـب او را دریا
پس ننوشید که سیراب کند دریا را
کوفه شد علقمه، شقّ القمری دیگر دید
ماه افتاد که محراب کند دریا را
تـا خجالت بکشد، سرخ شود چهره آب
زخم میخورد که خوناب کند دریا را
ناگهان موج برآمد که رسید اقیانوس
تا در آغوش خودش خواب کند دریا را
آب مهریّهی گل بود والّا خـورشید
در توان داشت که مرداب کند دریا را
روی دست تو ندیده است کسی دریا را.
چون خدا خواست که نایاب کند دریا را
شعر زیبا از #حمید_رضا_برقعی
#یا_ساقی_عطشان_کربلا
#شب_زیارتی_ارباب
فرم در حال بارگذاری ...