نماز ظهر عاشورا
روز به نيمة خود رسيده بود كه جنگ، اندكي آرام گرفت. ابوثمامه، عمرو بن عبدالله صائدي كه از شريفان و بزرگان قوم خود بود، وقت نماز را به امام(ع) يادآوري كرد. گفت: جانم به فداي تو باد اي اباعبدالله! من چنان ميبينم كه اينان به تو نزديك شدهاند، ولي به خدا سوگند كه تو كشته نخواهي شد تا پيش از تو من مرگ را ديدار كنم. دوست دارم كه به ديدار خدا روم در حالي كه نمازم را خوانده باشم. امام(ع) فرمود: خداوند تو را از نمازگزاران و يادآوران قرار دهد. از اين مردم بخواهيد كه دست از ما بردارند تا نماز بگزاريم. حصين بن تميم كه در سپاه دشمن بود، گفت: اين نماز قبول نيست. حبيب سردار حسين(ع) گفت: اگر نماز خاندان پيغمبر(ص) قبول نيست، از تو اي شرابخوار دون قبول است؟ پس دوباره آتش جنگ بالا گرفت و در اين گيرودار حبيب بن مظاهر نيز كشته شد. (1) قتل او، بر امام(ع) گران آمد. فرمود: بر اين مصيبت بزرگ از خدا اجر ميطلبم. (2) در اين هنگام كه آثار اندوه در چهرة امام(ع) آشكار شد، حر رياحي و زهير بن قين خود را به درياي لشكر زدند و به پشتيباني يكديگر سخت جنگيدند. چون يكي گرفتار ميشد، ديگري خود را به او ميرساند و او را از آن گيرودار خلاص ميكرد. (3) ساعتي جنگيدند تا سرانجام پيادگان دشمن بر آن دو چيره شدند. حر، نيمهجان افتاده بود كه ابيعبد الله(ع) خود را به بالين او رساند. حضرت به دست مبارك، خاك و خون از روي او ميزدود و ميگفت: «تو آزاد و آزادهاي، آنچنان كه مادرت تو را حر(آزاد) ناميد. تو آزاد و رهايي در دنيا و آخرت.» (4)
پس از شهادت حر و حبيب بود كه امام(ع) نماز خوف اقامه كرد. نماز خوف در سفر و حضر، شكسته است. اگر به جماعت خوانده شود، جمعيت را به دو گروه تقسيم ميكنند. امام جماعت، يك ركعت را با يك گروه ميخواند و گروه ديگر در برابر دشمن ميايستد. هنگامي كه امام براي ركعت دوم برميخيزد، گروه نمازگزار با نيت فرادي، ركعت دوم را شتابان ميخواند و سپس برميخيزد تا گروه دوم به نماز ايستند. در حالي كه گروه دوم به نماز مشغول است، گروه اول از آنان پاسداري ميكند. گروه دوم، در ركعت دوم امام، نماز را براي ركعت نخستين تكبير ميگويند و ركعت دوم خود را در هنگام نشستن امام به شتاب ميخوانند و بعد از تكميل ركعت دوم آنان، امام تشهد و سلام را همراه آنان ميگويد. اين نماز در صورتي است كه خوف بيش از اندازه باشد يا آنكه در حال جنگ باشند و سواره يا پياده در زد و خورد باشند. نماز خوف را ميتوان ايستاده يا حتي سواره خواند. در حال سواره، ركوع و سجود از نمازگزار ساقط است.
__________________
(1)ابن اثير، الكامل في التاريخ، ج4، ص70؛ تاريخ الطبري، ج4، ص 334؛ ابومخنف، مقتل الحسين(ع)، ص 142.
(2)معالم المدرستين، ج2، ص 112؛ ابومخنف، مقتل الحسين(ع)، ص 146؛ اعيان الشيعة، ج4، ص 555.
(3)تاريخ الطبري، ج4، ص 336؛ ابصار العين في انصار الحسين، ص 210؛ العوالم، ص 258.
(4)اعيان الشيعة، ج1، ص 604؛ اللهوف، ص 62.
محتوا : برنامه اندرویدی پرسمان نماز
فرم در حال بارگذاری ...