✍سلیمان جعفری نقل کرده است که شنیدم حضرت ابوالحسن(امام کاظم یا امام رضا عليهماالسلام) به پدرم فرمود: چرا تو را همنشین عبدالرحمن بن يعقوب مىبینم؟! وی در پاسخ گفت: او دایى من است. امام فرمود: او سخنان نامناسبی درباره خداوند مىزند، خدا را به صورت و جسم وصف میکند، با اينكه خداوند قابل توصیف نیست. پدرم گفت: او هر عقیده اى دارد و هر چه مى گوید، چه مسؤولیتی برای من دارد؟ با اینكه من به عقیده او اعتقاد ندارم.
حضرت فرمود: آیا نمى ترسى كه بلایى به او برسد و دامن شما را هم بگیرد؟! پس یا با او همنشین باش و ما را ترك كن و یا با ما همنشین باش و از او دورى كن.
? أمالی شیخ مفيد ٫ صفحه ۱۱۲