مناجات عاشقانه
الهي ! از من آهي و از تو نگاهي . الهي ! عمري آه در بساط نداشتم و اينك جز آه در بساط ندارم . الهي ! غبطه ملايكه اي را مي خورم كه جز سجود نمي دانند ، كاش حسن از ازل تا ابد در يك سجده بود . الهي ! تا كي عبدالهوي باشم ، به عزت تو عبدالهو شدم . الهي ! سست از آن كه مست تو نيست كيست ؟ الهي ! همه اين و آن را تماشا كنند و حسن خود را ، كه عجيب تر از خود نيافت . الهي ! دل بي حضور چشم بي نور است ، اين دنيا را نمي بيند و آن ، عقبي را . الهي ! همه حيوانات را در كوه و جنگل مي بينند و حسن در شهر و ده . الهي ! هر كه شادي خواهد بخواهد ، حسن را اندوه پيوسته و دل شكسته ده . الهي ! آن كه خوب را حباله اصطياد مبشرات نكرده است ، كفران نعمت گرانبهائي كرده است . الهي ! مراجعات از مهاجرت به سويت تعرب بعد از هجرت است و تويي كه نگهدار دل هايي . الهي ! آن كه در نماز جواب سلام نمي شنود ، هنوز نمازگزار نشده ، ما را با نمازگزاران بدار . الهي ! خوشا آن كه بر عهدش استوار است و همواره محو ديدار است . الهي ! آن كس تاج عزت بر سر دارد كه حلقه ارادتت را در گوش دارد و طوق عبوديت را در گردن
لقمه حلال
امام باقر عليه السلام فرمود:
((هيچ انساني نيست مگر آن كه خداوند براي او رزق حلال مقرر فرموده است .))(1)
و في وصيايا لقمان لابنه :
و اءلزم القناعة و الرضا بما قسم الله و ان السارق اذا سرق حبسه الله من رزقه و كان عليه اثمه و لو صبر لنال ذلك و جاءه من وجه ؛(2)
در وصاياي حضرت لقمان به فرزندش آمده است كه :
((همواره ملازم قناعت و راضي به تفسيم خداوند باش . دزد وقتي مرتكب سرقت مي شود، خداوند از رزق او مي كاهد و گناه دزدي به عهده اش مي ماند. اگر صبر مي كرد و دزدي نمي نمود، همان مقدار، از راه مشروع به وي مي رسيد.))
دخل علي عليه السلام المسجد و قال لرجل : اءمسك علي بغلتي فخلع لجامها و ذهب فخرج علي عليه السلام بعد ما قضي صلاته و بيده درهمان ليدفعهما اليه مكافاءة له فوجد البغلة عطلا فدفع الي اءحد غلمانه الدرهمين ليشتري بهما لجاما فصادف الغلام اللجام المسروق في السوق قد باعه الرجل بدرهمين فاءخذه بالدرهمين و عاد الي مولاه فقال علي عليه السلام : ان العبد ليحرم نفسه الرزق الحلال بترك الصبر و لا يزاد علي ما قدر له .(3)
((علي عليه السلام در رهگذر به مسجدي رسيد. از قاطر پياده شد كه به داخل مسجد برود، مردي در آن جا بود، قاطر را به او سپرد و وارد مسجد گرديد. آن مرد لجام قاطر را درآورد و با خود برد.
امام عليه السلام در مسجد نماز گذارد، دو درهم در دست گرفته بود تا اجرت آن مرد را بدهد. موقعي كه آمد، ديد كه قاطر بدون نگهبان و بي لجام است . دو درهم را به يك شخصي داد كه برود و يك افسار بخرد.
او در بازار آمد، لجام قاطر را در دكاني ديد كه مرد سارق آن را به دو درهم فروخته بود. فرستاده علي عليه السلام آن را به دو درهم خريد و نزد مولاي خود برگشت و جريان را به عرض حضرت رساند.
امام عليه السلام فرمود: آدمي با بي صبري ، خود را از رزق حلال محروم مي نمايد و چيزي بيشتر از آن چه مقرر است ، به وي نمي رسد.
خلاصه در اسلام رزق حلال اهميت بسيار دارد و مسلمان موظف است اين امر را درباره خود و درباره كساني كه نفقه آنها بر وي واجب است ، رعايت نمايد و حداقل از غذايي استفاده كند كه در پيشگاه الهي مورد مؤ اخذه قرار نگيرد.
مردي مي گويد:
در محضر امام صادق عليه السلام بوديم . شخصي در حضور امام عليه السلام دعا كرد كه : بار الها! به من رزق طيب روزي فرما!
حضرت فرمود: چه درخواست دور از اجابتي ! اين غذاي پيامبران است . از خداوند رزقي را بخواه كه در قيامت تو را براي آن رزق عذاب ننمايد.(4)
1- ميزان الحكمه ، ج 4، ص 123.
2- سفينة البحار، ج 1، ص 518.
3- ميزان الحكمه ، ج 4، ص 123.
4- شرح و تفسير دعاي مكارم الاخلاق ، ج 3، ص 142. سفينة البحار، ج 1، ص 518.
الإمام الباقر عليه السلام: بَينا رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله جالِسٌ فِي المَسجِدِ إذ دَخَلَ رَجُلٌ فَقامَ يُصَلّي فَلم يُتِمَّ رُكوعَهُ و لا سُجودَهُ، فقال صلى الله عليه و آله: نَقرٌ كَنَقرِ الغُرابِ، لَئِن ماتَ هذا و هكَذا صَلاتُهُ لَيَموتَنَّ عَلى غَيرِ ديني
از امام باقر (علیه السلام) روايت شده است كه فرمود: وقتى رسول اكرم صلّى اللَّه عليه و آله در مسجد بود، ناگهان مردى وارد شد و به نماز ايستاد و ركوع و سجودش را به تمام و كمال به جاى نياورد، [آن حضرت صلّى اللَّه عليه و آله] فرمود: «چون نوك زدن كلاغ نوك زد، و اگر او بميرد و نمازش چنين باشد بر غير دين من مرده است».
الكافي: 3/ 268/ 6
عن أبى جعفر (علیه السلام) قال: قال رسول اللّه صلّى اللّه عليه و آله: «إذا قام العبد المؤمن فى صلاته، نظر اللّه إليه، أو قال: أقبل اللّه عليه- حتّى ينصرف و أظلّته الرّحمة من فوق رأسه إلى أفق السّماء و الملائكة تحفّه من حوله إلى أفق السّماء، و كلّ اللّه به ملكا قائما على رأسه يقول له: ايّها المصلّى لو تعلم من ينظر إليك و من تناجى ما التفتّ و لا زلت من موضعك أبدا».
از امام باقر (علیه السلام) روايت شده كه: رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: «چون بنده مؤمن در نماز خويش بايستد، خداوند به او مى نگرد- يا [راوى] گفت: خداوند به او روى مى كند- تا روى گرداند و رحمت [الهى] از بالاى سرش تا افق آسمان او را در پناه خود مى گيرد، و فرشتگان پيرامونش را تا افق آسمان فرا مى گيرند و خداوند فرشتهاى بر او مى گمارد كه بر بالاى سرش ايستاده است به او مى گويد: اى نمازگزار اگر بدانى چه كسى به تو مى نگرد و با چه كسى راز مى گويى، روى بر نمى تابى و هرگز از جايت تكان نمى خورى».
الكافي: 3/ 265/ 5
رسولُ اللَّهِ صلى الله عليه و آله- لِابنَتِهِ فاطِمَةَ عليها السلام لَمّا قالَت لَهُ:
يا أبَتاه، ما لِمَن تهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ والنِّساءِ؟-: يا فاطِمَةُ، مَن تَهاوَنَ بِصَلاتِهِ مِنَ الرِّجالِ والنِّساءِ ابتَلاهُ اللَّهُ بِخَمسَ عَشَرَةَ خَصلَةً: سِتٌّ مِنها في دارِ الدُّنيا، وثَلاثٌ عِندَ مَوتِهِ، وثَلاثٌ في قَبرِهِ، وثَلاثٌ فِي القيامَةِ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ.
فَأمَّا اللَّواتي تُصيبُهُ في دارِ الدُّنيا: فَالاولى يَرفَعُ اللَّهُ البَرَكَةَ مِن عُمُرِهِ، ويَرفَعُ اللَّهُ البَرَكَةَ مِن رِزقِهِ، ويَمحُو اللَّهُ عزّ وجلّ سيماءَ الصّالِحينَ مِن وَجهِهِ، وكُلُّ عَمَلٍ يَعمَلُهُ لا يُؤجَرُ عَلَيهِ، ولا يَرتَفِعُ دُعاؤُهُ إلَى السَّماءِ، والسّادِسَةُ لَيسَ لَهُ حَظٌّ في دُعاءِ الصّالِحينَ.
وأمَّا اللَّواتي تُصيبُهُ عِندَ مَوتِهِ فَأَوَّلُهُنَّ أنَّهُ يَموتُ ذَليلًا، والثّانيَةُ يَموتُ جائِعًا، والثّالِثَةُ يَموتُ عَطشانًا؛ فَلَو سُقيَ مِن أنهارِ الدُّنيا لم يَروَ عَطَشُهُ.
وأمَّا اللَّواتي تُصيبُهُ في قَبرِهِ: فَأَوَّلُهُنَّ يُوَكِّلُ اللَّهُ بِهِ مَلَكًا يَزعَجُهُ في قَبرِهِ، والثّانيَةُ يُضَيِّقُ عَلَيهِ قَبرَهُ، والثّالِثَةُ تَكونُ الظُّلمَةُ في قَبرِهِ.
وأمَّا اللَّواتي تُصيبُهُ يَومَ القيامَةِ إذا خَرَجَ مِن قَبرِهِ: فَأَوَّلُهُنَّ أن يُوَكِّلَ اللَّهُ بِهِ مَلَكًا يَسحَبُهُ عَلى وَجهِهِ والخَلائِقُ يَنظُرونَ إلَيهِ، والثّانيَةُ يُحاسَبُ حِسابًا شَديدًا، والثّالِثَةُ لا يَنظُرُ اللَّهُ إلَيهِ ولا يُزَكّيهِ ولَهُ عَذابٌ أليمٌ.
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله- در پاسخ دخترش فاطمه عليها السلام كه پرسيده بود: اى پدر مردان و زنانى كه نمازشان را سبك مىشمرند چه (جزايى) دارند؟- فرمود: اى فاطمه، هر كس- از مردان يا زنان- نمازش را سبك بشمرد، خداوند او را به پانزده خصلت مبتلا مىكند: شش خصلت در دنيا، سه خصلت هنگام مرگش، سه خصلت در گورش و سه خصلت در قيامت هنگامى كه از گورش بيرون مىآيد. امّا آنچه در دنيا به او مىرسد: خداوند بركت را از عمرش بر مىدارد و نيز از روزيش، سيماى صالحان را از چهرهاش مىزدايد، به هر عملى كه انجام مىدهد پاداشى داده نمىشود، دعايش به آسمان نمىرود و ششم اينكه براى او در دعاى صالحان نصيبى نيست.
و امّا آنچه هنگام مرگش به او مىرسد:
نخستين آنها اين است كه خوار مىميرد، دوم گرسنه مىميرد و سوم، تشنه مىميرد، پس اگر از نهرهاى دنيا به او بنوشانند، سيراب نمىشود.
و امّا آنچه در گورش به او مىرسد:
نخستين آنها اين است كه خداوند فرشتهاى مىگمارد تا او را در گورش آشفته سازد، دوم اينكه گورش را بر او تنگ مىكند و سوم اينكه گورش تاريك است.
و امّا آنچه روز قيامت هنگام بيرون آمدن از گورش به او مىرسد: نخستين آنها اين است كه خداوند فرشتهاى مىگمارد تا او را با صورت (روى زمين) بكشد در حالى كه مردم به او مىنگرند، دوّم اينكه بازخواست سختى مىشود و سوّم اينكه خداوند به او نمىنگرد و پاكش نمىسازد و عذابى دردناك دارد.
فلاح السائل: 22.