شرم و نماز
ميگفت: جوان كه بودم، همة نمازهايم را ميخواندم؛ حتي صبحها. نماز آيات هم گردنم نماند. همه را ميخواندم.
چند سالي است كه مرتب نميخواند. هر وقت مشكلي يا خواستهاي دارد، وضو ميگيرد و رو به قبله ميايستد و نماز ميخواند. مشكلش كه حل ميشود، باز نماز را ميگذارد كنار. پسرش هميشه به او ميگويد: بابا، چرا اينطوري نماز ميخوني؟ ما بايد از تو ياد بگيريم. خدا هميشه خداست. چرا يك روز ميخواني، يك روز نميخواني؟ ميگويد: راست ميگي پسرم. حق با تو است. ولي گاهي تنبلي ميكنم. دعا كن پدرت، سر عقل بياد.
يك روز پسر به خانه ميآيد. پدرش را در حال نماز ميبيند. به مادرش ميگويد: باز چه مشكلي پيش آمده؟
ـ مشكل؟ چطور مگه؟
ـ آخه بابا تا براش مشكلي پيش نياد، نمازخون نميشه. مادر ميخندد.
ـ نه پسرم. متوجه نشدي؟ چند روزه كه بابات، نمازش ترك نميشه.
پسر تعجب ميكند. ولي چيزي نميگويد. وقت شام، ليوان آب را پر ميكند و ميدهد دست پدر.
ـ شنيدهام مدتي است كه نمازخون حرفهاي شديد؟ راسته؟
ـ آره. مگه من از تو كمترم؟
خندة مليحي روي صورت پدر مينشيند. پسر، هنوز قانع نشده است.
ـ يعني بدون اينكه مشكلي هم داشته باشيد، ميخونيد؟
ـ بله. البته به كوري چشم دشمنان!
باز هم ميخندد. پسر هم ميخندد.
ـ خدا رو شكر. حالا چي شد كه شما روشتون رو تغيير داديد؟
پدر، لقمهاي كه تا نزديك دهانش برده بود، پايين ميآورد.
ـ راستش رو بگم؟
ـ بله. چرا دروغ؟
ـ قول ميدي ناراحت نشي؟
ـ من؟ چرا بايد ناراحت بشم؟ خيلي هم خوشحالم كه پدرم نمازش رو جدي ميگيره.
_ حقيقتش، تو باعث شدي.
ـ عجب! خب حالا چرا بايد ناراحت بشم؟ اينكه خيلي خوبه.
پسر، سرش را به سمت سقف اتاق بالا ميبرد.
ـ خدايا، شاهد باش كه ما يكي از بندههات رو سر به راه كرديم.
مادر، به پدر نگاه ميكند. منتظر است كه دليل كارش را بگويد. ميپرسد:
ـ حالا ميگي چي شده؟
ـ آره، ميگم. چند روز پيش، اين آقاپسر شما آمد و از من مقداري پول خواست. گرفت و رفت. ماشاالله خيلي هم مؤدب و مهربان شده بود. وقتي پولش رو گرفت، با خودم فكر كردم، اين بچه چرا هر وقت از من پول ميخاد اينقدر مهربان ميشه. يه مرتبه ناراحت شدم. با خودم گفتم: نكنه اين بچه، من رو فقط براي پول ميخاد. راستش بهم برخورد. اما يادم آمد كه من هم با خدا همين رفتار رو دارم. گفتم نكنه به خدا هم بربخوره. معني نداره يكي رو فقط براي حل مشكلاتت بخاي و بعدش، هيچي و هيچي. از اون روز، خجالتم از خدا شروع شد. حالا كمكم دارم از خجالت خدا درميام.
محتوا : برنامه اندرویدی پرسمان نماز