خدیجه(س) از پیامبر(ص) برای سفر تجاری به شام با سرمایه خود درخواست همکاری می کندو به روایت ابن شهاب و لیث بن سعد، پیامبر(ص) و مردی از قریش توسط خدیجه(س) برای تجارت در بازار حباشه استخدام میشوند.
خدیجه(س) زنی ثروتمند، شریف و تاجری بسیار موفق، صاحب کاروان تجاری و دارای مقامی رفیع در میان مردم بود. با اینکه اموال و دارایی فراوانی داشت ولی اموال خود را راکد رها نساخته و در زمانی که ربا رایج بود هیچ گاه دست مبارکش به ربا آلوده نشد بلکه دارایی خود را در طریق تجارت و بازرگانی سرمایه گذاری کرد. او خود عهده دار تجارت نمی شد چرا که این کار به دلیل سختی مسافرت در آن زمان و لزوم کشاندن بار تجارت از سویی به سوی دیگر با زنان تناسبی نداشت و کار مردان شمرده می شد. خدیجه با اقتدار و شخصیتی که داشت خود برای تجارت نمی رفت و یکی از دو طریق اجیر کردن افراد در برابر اجرت معین بدون مشارکت در سود یا ضرر تجارت و تعیین دستمزد متناسب با سختی سفر و تلاش فرد وکیل او در تجارت و یا روش دوم که نوعی مضاربه بود به این صورت که سود حاصل از تجارت فرد با اموال و سرمایه های خدیجه بر اساس سهمیه معین یک سوم و یک چهارم و مشابه آن به تجارت می پرداختند که در این نوع تجارت اگر خسارتی داشت فقط متوجه خدیجه بود. در اسلام به این نوع تجارت مضاربه یا قراض گفته می شود را به کار می برد. چون در هر دو صورت افراد وکیل بودند خدیجه با انتخاب افراد امانتدار و همراه کردن غلامان خود تجارت خود را کنترل می کرد او که از قوی ترین تجار طایفه بنی هاشم به شمار می رفت با یاری پدرش خویلد، مردان مورد اعتماد را برای تجارت با سرمایه خود به صورت مضاربه استخدام می کرد. در آن روزگار که زن و مرد قریش در تجارت مشارکت می کردند و تجارت آنان در مکه، سوریه، فلسطین و مصر و یمن و حبشه و احیانا حیره در جریان بود، او صاحب سرمایه و ثروت فراوانی در تجارت بود و هرچند مقدار ثروت ایشان معلوم نشده است اما برخی وی را صاحب هشتاد هزار شتر دانسته اند.
در كتاب آسماني انجيل، از آن بانوي بزرگوار با لقب «مباركه و هم دم مريم(س)» در بهشت یادشده است. در دوران جاهلیت که فساد و بی بندو باری رواج داشت، حضرت خديجه(س) به سبب رعايت فضیلتهای اخلاقي و پاكي و پاکدامنی، با لقب طاهره (پاکسرشت و پاکمنش) شناخته میشد ايشان را عفیفترین بانوي عرب در آن روزگار دانستهاند. حتی در آن زمانهای كه زن هیچگونه ارج و منزلتي نداشت، حضرت خديجه(س)را با لقب «سيده نساء القريش» میخواندند. همچنین به جهت پای بندی او به ارزشهای متعالي اخلاقي و انساني، از سوي همگان احترام میشد و مردم از ايشان با لقب سرور زنان ياد میکردند. امام صادق(ع)از اين بانوي بزرگ با لقب«سيده قريش» نام برده است اسماء بنت عميس نيز حضرت خديجه(س)را «سيده نساء العالمين» میخواند. رسول اكرم(ص)، حضرت خديجه(س) را كه در كمال و ارزشهای والاي انساني کمنظیر بود، با لقب «كبرا» میخواند. در فرازي از زیارتنامه پيامبر اكرم(ص) نيز به هنگام درود «بر زوجات طاهرات» از حضرت خديجه با لقب «الصديقه» یادشده است. همسران پيامبر اکرم صلي الله عليه وآله و در رأس آنها حضرت خديجه عليهاالسلام در منطق قرآن «ام المؤمنين» لقب يافته اند (سوره احزاب(33) آیه 6). خود رسول خدا(ص) همواره از حضرت خديجه(س) بهعنوان بهترين و برترين همسرانشان ياد میکرد. بر همين اساس، از ايشان با لقب «امالمؤمنین» ياد میشود. افزون بر اين، از اين بانوي بزرگوار اسلام با لقبهایی چون: مرضيه، راضيه، زكيّه، ام اليتامي و ام الزهرا(س) ياد شده است. از آنجا که ثروت و مکنت بسیار داشت (به اندازه ای که با ثروت قریش برابری می کرد) به ملکه حجاز شهرت یافت.
حضرت خدیجه(س)، پانزده سال پیش از رویداد تاریخی هجوم ابرهه به مکه در سال مشهور به «عامالفیل» که مبدا تاریخ اعراب شناخته میشد؛ یعنی68 سال قبل از هجرت پیامبر(ص) به مدینه، در شهر مکه به دنیا آمد.
اسد بن عبدالعزى جد خديجه(س) يكى از اعضای برجسته پيمان معروف به «حلف الفضول» است ،که از شریفترین پیمانها در جاهلیت برای گرفتن حق مظلوم از ظالم بوده است. پيمان مذكور را گروهى از رجال برجسته و عدالتخواه عرب بسته، قرار گذاشتند كه از مظلومين دفاع كنند و در یاریکردن درماندگان كوشش نمايند. اجداد حضرت رسول(ص) با خديجه(س) در «قصى» متّحد مىشوند زيرا پيغمبر(ص) فرزند عبدالله بن عبدالمطلب بن هاشم بن عبد مناف بن قصى هستند؛ پس خديجه(س) با پيامبر(ص) با چند فاصله عمو زاده اند و نام مادربزرگ ایشان، زهره بنت عمرو بن حنثره است.