پیامبر(ص) منتظر وحی بود که جبرائیل(ع) بر ایشان وارد شد و گفت: خداوند بلندمرتبه تو را سلام می رساند و امر می کند چهل شبانه روز از خدیجه(س) دوری کنی. پیامبر خدا(ص) مثل همیشه تسلیم وحی شد و چهل روز از خدیجه(س) دوری کرد. روزها روزه گرفت و شب ها تا صبح عبادت کرد. عمار را به خانه خدیجه(س) فرستاد که بگوید دوری اش از او به امر خداست، نه از دشمنی و ناراحتی. خدیجه(س) روزها می گریست و شب ها را در غم دوری از حبیبش به صبح می رساند. بعد از چهل روز، ملک وحی با سیبی بهشتی به عنوان تحفه ای از سوی پروردگار نزد رسول خدا(ص) آمد. رسول خدا(س) سیب را میل فرمود و به خانه خدیجه رفت. و ذریه فاطمه(س) از صلب محمد(ص) در این شب آفریده شد.
خداى تعالى به پیامبر(ص) از حضرت خدیجه(س) فرزندانی عنایت فرمود، که البته در عدد آنها و بلکه در نام آنها نیز اختلاف است و مشهور آن است که آنها شش تن بودند، یعنى دو پسر و چهار دختر به نام های قاسم، عبدالله، فاطمه، رقيه، ام كلثوم و زينب و اين افتخار نصيب حضرت خديجه شد که نسل پيامبر(ص) از طريق او باقي بماند و يازده امام معصوم از نسل او و از طريق فاطمه(س) به وجود بيايد.
معروف اين است كه پيامبر(ص) در هنگام ازدواج 25 سال داشته و حضرت خديجه(س) 40 سال، در این مورد آنچه كه از منابع ديگر در خصوص سن حضرت خدیجه(س) در هنگام ازدواج به دست ميآيد، نقلهاي متفاوتي بين 25 و 28 سال وجود دارد از جمله: بیهقی 25 سال و ابن عساكر، ذهبي و مرحوم إربلي 28 سال ذکر کرده اند، و بسياري از مورخين قول 28 سال را براي حضرت خديجه(س) در زمان ازدواج با پيامبر اكرم(ص) ترجيح داده اند. از سوی دیگر تواریخ سن ایشان را در هنگام وفات 50 سال یعنی سال دهم بعثت ذکر کرده اند، و با توجه به ازدواج ایشان در 15 سال قبل از بعثت، با اين حساب سن حضرت خديجه(س) در زمان ازدواج با پيامبر اكرم(ص) 25 سال بوده است. لذا روشن می شود كه تفاوت سني بين پيامبر اكرم(ص) و حضرت خديجه(س) نبوده وهر دو حدود 25 سال داشته اند.و قول صواب هم همین است.
طبق روايات شيعه و سني ، حضرت ابو طالب(ع)، به خواستگاري خديجه(س) رفت و خود آن حضرت خطبه عقد را جاري كرد. و در حالي كه بني هاشم و رؤساء مكه با وي همراه بودند این خطبه را خواند: سپاس خداى را كه ما را از نسل ابراهيم و ذرّيّه اسماعيل قرار داد، و براى ما خانهاى نهاد كه مردمان گرد او طواف كنند و نيز حرم امنى كه از اطراف جهان نعمت ها به سوى آن ميآورند و ما را در ديار خود بر مردم فرمانروا قرار داد، آنگاه گفت : اين برادر زاده من محمّد بن عبد اللَّه بن عبد المطّلب با هيچ يك از مردان قريش سنجيده نشود جز آن كه برترى يابد ، و با هيچ كس از آنان قياس نگردد ، جز آن كه بزرگتر آيد اگر چه از مال دستش تهى است (لكن اين نقص نيست)؛ زيرا كه مال نصيبى ناپايدار و سايهاى زود گذر است و اكنون او را به همسرى با خديجه رغبتى است و خديجه را بازدواج با او شوقى، و آنچه از مهريّه و صداق باشد بر عهده من خواهد بود چه نقدينه و چه بر ذمّه، و او داراى موقعيّت حسّاسى است شخصيّت و مرتبهاى رفيع دارد، و داراى رأی و تدبیری کامل
خدیجه(س) با پیامبر (ص)، در سال 25 عام الفیل، یعنی پانزده سال قبل از بعثت این ازدواج مولود ایمان خدیجه(س) به تقوی، پاکدامنی، عفت و امانت محمّد (ص) بود که بنابر شهادت صفحات تاریخ محمد(ص) جوانمردی با اخلاق و صاحب صفات کریمانه بود، لذا اراده الهی، زمینهساز ازدواج آنان و آغاز زندگی بینظیر آنان در میان اهالی مکه شد در واقع جهات معنوی محرک اصلی خدیجه(س) برای ازدواج با امین قریش(ص) بود از جمله: رؤیای رحمانی خدیجه(س) در مشاهده فرود آمدن خورشید در خانهاش و تعبیر رؤیای او توسط ورقه با بیان ازدواج او با مردی دارای شهرت عالمگیر.