◼شب هفتم به نام باب الحوائج إلی الله حضرت علی اصغر علیه السلام◼
◾ اللهم انی اُنشِدُکَ بِدَمِ الْمَظلوم…
◾ يا قَوْمُ اِنْ لَمْ تَرْحَمُوني فَارْحَمُوا هذا الطّفْلَ الرضیع…
اي لشكر اگر بر من رحم نميكنيد پس بر اين طفل رحم كنيد…
◾ سبط ابن جوزى در تذکره از هشام بن محمّد کلبى نقل کرده که چون حضرت امام حسین علیه السّلام دید که لشکر در کشتن او اصرار دارند، قرآن مجید را برداشت و آن را از هم گشود و بر سر گذاشت و در میان لشکر ندا کرد: بینى و بینکم کتاب اللّه و جدّى محمّد رسول اللّه صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ، بین من و شما کتاب خدا و جدم رسول الله (ص) حاکم است.
اى قوم! براى چه خون مرا حلال مىدانید؟ آیا من پسر دختر پیغمبر شما نیستم؟ آیا به شما نرسید قول جدّم در حقّ من و برادرم حسن علیه السّلام: هذان سیّدا شباب اهل الجنّة؟ این دو دو سرور جوانان بهشتند.
در این هنگام که با آن قوم احتجاج مىنمود ناگاه نظرش افتاد به طفلى از اولاد خود که از شدّت تشنگى مىگریست، حضرت آن کودک را بر دست گرفت و فرمود: یا قوم! ان لم ترحمونى فارحموا هذا الطّفل ، اى لشکر! اگر بر من رحم نمىکنید پس بر این طفل رحم کنید.
پس مردى از ایشان تیرى به جانب آن طفل افکند و او را مذبوح نمود. امام حسین علیه السّلام شروع کرد به گریستن و گفت: اى خدا، حکم کن بین ما و بین قومى که خواندند ما را که یارى کنند بر ما، پس کشتند ما را، پس ندایى از آسمان آمد دعه يا حسين فانّ له مرضعاً في الجنه ، بگذار او را یا حسین که از براى او مرضعه یعنى دایهاى است در بهشت….
◾در کتاب احتجاج نقل شده است که حضرت از اسب فرود آمد و با نیام شمشیر، گودى در زمین کند و آن کودک را به خون خویش آلوده کرد پس او را دفن نمود…
◾ حاج ملا هاشم در منتخب التواریخ ص224 می نگارد خون مظلوم،خون حضرت علی اصغر حسین علیه السلام است بلکه مظلوم مطلق درکتب آسمانی و نزد جمیع مذاهب وادیان فقط خون شیر خواره حسین علیه السلام می باشد…
◾ با سرعتي كه تير به حلقوم او نشست?حتي براي بستن چشمش زمان نداشت
گيرم گره ، حسين ، زقنداقه باز كرد?تا دست و پا زند ،تن اصغر كه جان نداشت
پاشيد خون او به سماء و به ناله گفت?شش ماهه كه نياز به تير و كمان نداشت