همراه با کاروان اسرای کربلااز کوفه تا شام
روز نوزدهم مصادف با بیست و نهم محرم
♦️17_ منزل هفدهم عینالورده، محلی سرسبز و خرم نزدیک رودخانه خابور بوده است با ۳۶۰ چشمه و یک دریاچه. این شهر چند سال بعد محل نبرد توابین با لشکر شام شد. کاروان از عینالورده و زمینهای اطراف آن گذشت و به دعوات رفت.
♦️18_منزل هجدهم دعوات : کاروان با عبور از دروازه اربعین شهر دعوات، وارد میدان اصلی شهر شد. سر مطهر را از اول ظهر تا عصر در میدان شهر نصب کردند. شهر آراسته بود و نوازندگان در بوق میدمیدند و بر طبل میکوبیدند. نیمی از شهر میگریستند و نیمه دیگر میخندیدند. تا شب صدای موسیقی در شهر پیچیده بود. شب، حاملان سر، به خوشگذرانی پرداختند. بامداد روز بعد، وقتی قافله سر حرکت داشت و صدای قهقهه جنایتکاران بلند بود، حضرت امام سجاد (ع) سوگمندانه میگریست و میخواند:ای کاش میدانستم آیا اندیشهور و عاقلی هست که در انبوه تاریکیها، شب را به صبح پیوند دهد و از سوگ و مصیبتی که بر ما وارد شده شکوه کند و سخن بگوید؟ من که فرزند امامام چرا باید حقیقت و حق من در این گروه تبهکار نادیده و تباه شود؟
♦️19- منزل نوزدهم رقه
رَقَه در دیار مُضر قرار دارد. رَقَه یعنی زمینی که هر وقت آب بالا آید آنجا را فرا گیرد. این شهر در ساحل فرات بود. رَقَه را در یونانی قالانیقوس میگفتند. این منطقه با صفین همسایه است. رَقَه را رَقّهُالسوداء هم میگفتند. از بغداد تا رَقَه ۱۲۶ فرسنگ قاصله است. با نامگذاری این سرزمین به رافقه نام رَقَه فراموش شد. کاروان از رَقَه گذشت و به بالس رفت.
♦️20- منزل بیستم بالس
بالِس در مغرب رَقَه است. از بالس تا صفین ۲۳ کیلومتر و تا رَقَه ۴۲ کیلومتر بود. بالس را در رومی باربالیسوس میگفتند. در این شهر عبادتگاهی به نام علیبنابیطالب هست. وجود «مشهدالطّرح» و «مشهدالحجر» در این محل، گواه عبور قافله حاملان سر، از این شهر بوده است. این منزلگاهها در گزارشهای تاریخی کمتر مطرح شده است.
خاطرنشان میشود
♦️21- منزل بیست و یکم قنسرین
قنَسرین منطقه وسیعی بود که حلب هم احتمالا جزء آن محسوب میشد. نام باستانی این شهر فلیکس بود و مسیحیان به آن «کِن نشر» میگفتند.
قافله قاتلان و حاملان و اسیران به شهر قَنسرین نزدیک شدند. مردم که دوستدار اهل بیت بودند، دروازهها را به روی آنان بستند و از بالای دیوارها سنگباران و لعنتبارانشان کردند و گفتند:ای قاتلان فرزند پیامبر، اگر همه کشته شویم اجازه نخواهیم داد یک نفر از شما به شهر وارد شود. امکلثوم این سروده را میخواند:تا چند و تا کی ما را بر شتران برهنه سوار میکنید آنسان که گویی ما اسیران روم هستیم. وای بر شما، آیا جد من رسول خدا نیست که شما را به راه رشد و کمال رهنمون شد؟ای امت بدرفتار، خداوند بر زمینهایتان جز باران عذاب نبارد. در منزلگاه قنسرین حادثه مهم همان برخورد راهب و ایمان آوردن او نوشته شده است که شبیه آن را به دیگر منازل هم نسبت دادهاند.
?منابع:
۱. مناقب
۲. ناسخالتواریخ
۳. نفسالمهموم
۴. بحارالانوار
۵. آینه در کربلاست «محمدرضا سنگری»
